آوای خزر/ سؤال جذّاب از منظر سیاست عمومی این است که چگونه میتوان خیلی ساده با چند قاعدهگذاری ورزش کُشتی ایران را نابود کرد؟
یک. کُشتی ورزشی با مشارکت بالقوه همه ایرانیان است. هر پدر و مادری میتواند آزادانه فرزندش را در کلاس کشتی ثبت نام کند و حتی از شهرهای کوچک (مثل جویبار) قهرمانان بزرگی ظهور کرده و میکنند زیرا از میان صدها هزار نفری که آزادانه در این ورزش مشارکت میکنند، دهها قهرمان برمیخیزند.
دو. کُشتی عرصه رقابت نفسگیر است. مسابقات از سطح نونهالان تا نوجوانان، جوانان و بزرگسالان برگزار میشود. قهرمان یزدانی، گرایی، یوسفی و ... صدها مسابقه در طول سالها برگزار کردهاند و از چندین مسابقه انتخابی گذشتهاند تا روی تشک المپیک یا قهرمانی جهان رفتهاند. رقابت واقعی و شفاف در کشتی تعیینکننده است.
سه. کسی که راهی مسابقات بینالمللی میشود (در رده بالا قرار میگیرد) برکشیده مسابقات انتخابی است و نه مثلاً گروه یا شورایی از مربیان که از بین کشتیگیران افراد برگزیده را انتخاب کنند.
چهار. انگیزه کشتیگیران برای شرکت در مسابقات بینالمللی از رده جوانان تا قهرمانی جهانی و المپیک، پیشبرنده آنهاست.
پنجم. قواعد کشتی روشن است و داوران در موارد نادری میتوانند اعمال نفوذ کرده و به ناحق افرادی را برنده اعلام کنند. اعمال نفوذ و حقکشی مثل هر فعالیت انسانی دیگری در کشتی هم هست اما قواعد تا اندازه بسیار زیادی شفاف هستند و مسابقات زیر چشم مردم و جهانیان برگزار میشوند.
ششم. کارنامه هر فرد (اعم از کشتیگیر و مربی) در این ورزش قابل سنجش است. تعداد مدالها، پیروزیها و شکستهای هر فرد به دقت معلوم است و کسی نمیتواند کارنامهاش را پنهان کند.
هفتم. کشتیگیران شکستخورده و ناتوان تشک را میبوسند و کنار میروند.
هشتم. نهادهای داخلی و بینالمللی آزمایش دوپینگ وجود دارند که منصفانه بودن رقابت و پیروزی اخلاقی را بررسی کرده و بر آن نظارت میکنند. مجازات برای خاطیان نیز با شدت (محرومیت و پس گرفتن مدالها) اعمال میشود.
اگر کسی بخواهد کُشتی ایران با دههها قدمت و جایگاه در عرصه بینالمللی را نابود کند، کافی است همین قواعد را به هم بریزد. برای مثال:
به جای آزادی مشارکت همگانی، فقط کسانی بتوانند کشتی بگیرند که مثلا اول اسمشان الف و آخرش ی باشد. (ایجاد انحصار)
مسابقات از نونهالان تا بزرگسالان برگزار نشده و انتخاب تیم ملی به شورایی از مربیان باتجربه سپرده شود. (حذف رقابت)
تیمهای ملی ایران دیگر در مسابقات بینالمللی شرکت نکنند و فقط مسابقات داخلی برگزار شود. (حذف انگیزه پیشرفت در سطح بینالمللی)
مسابقات کشتی از تلویزیون پخش نشده، حضور تماشاچی در سالن مسابقات منع شده و قواعد شفاف کشتی مخدوش شود. (نقصان در عدالت و فقدان شفافیت)
مبنای استخدام مربیان تیم ملی و انتخاب کشتیگیران عضو تیم ملی، کارنامه و موفقیتهای آنها در مسابقات انتخابی نباشد بلکه معیارهای دیگر نظیر رفاقت با رئیس فدراسیون مبنا قرار گیرد.
مدالهای افتخاری اعطاشده به فرد (رانت) و نه مدالهای اکتسابی مبنای عضویت در تیم ملی قرار گیرد.
آزمایش دوپینگ انجام نشود و افرادی بتوانند بدون آمادگی بدنی لازم، با استفاده از مواد نیروزا بر رقبا پیروز شوند.
لازم نیست حتی همه این هفت اقدام مخرب علیه کشتی ایران انجام شود تا این ورزش ملی و افتخارآفرین نابود شود، حتی گاه یکی دو مورد از اقداماتی که نوشتم برای نابودی این ورزش کافیست.
کشتی اگر افتخار میآفریند محصول سطح بالایی از مشارکت عمومی (فقدان انحصار)، رقابتی بودن (نفی رانت)، شفافیت، رقابت بینالمللی، گردش نخبگان (قهرمانان) نسل به نسل، رقابت بینالمللی، نظارت عادلانه، داوری قابل پیشبینی و چیزی است که جوزف شومپیتر آنرا در علم اقتصاد «تخریب خلاق» مینامید. کهنهها میروند و نوها به بازار میآیند، ناکارآمدها میروند و کارآمدها میآیند.
راه نابود کردن کشتی ایران ایجاد انحصار، رسوب نخبگان، داوری ناعادلانه، دوری از عرصه بینالمللی و نفی تخریب خلاق است. اگر این راهها اعمال شوند، هیچ میزان پول، حمایت دولتی، ساختن سالن کشتی و ارائه امکانات هم نمیتواند کشتی را نجات دهد.
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
انتهای پیام/1005